سفارش تبلیغ
صبا ویژن
love to mother 8 

باز آمدم به خانه، چه حالی! نگفتنی
دیدم نشسته مثل همیشه کنار حوض
پیراهن پلید مرا باز شسته بود
انگار خنده کرد ولی دل شکسته بود:
بردی مرا به خاک سپردی و آمدی؟
تنها نمی گذارمت ای بینوا پسر
می خواستم به خنده درآیم به اشتباه
اما خیال بود
ای وای مادرم...

 

شهریار

 love 


نوشته شده توسط عرشیا مهران در دوشنبه 93/5/27 و ساعت 11:45 عصر